بلاگ کوچینگ, مقالات آموزشی

کوچینگ و معنای زندگی

چیزی که مهم تر از هر داشتنی هست ، وجود داشتن است ، به داشتن همه چیز به اسم های مختلف فکر می کنیم جز داشتن خودمان ، چرا با داشتن چیزهای بیشتر با نام و نشان های مختلف خودمان را فقیر تر می کنیم ، مگر نمی دانیم آنچه را که به دست می آوریم به خاطر ارزشی است که خود ما داریم و آنچه کسب می شود برای خدمت کردن به ما می آیند نه اینکه ما در خدمت آنها باشیم و چرا به اعتبار بودن آنها زندگی خود را معنا کنیم ؟ از کی و کجا این جابجایی صورت گرفته است که هر چه جلو تر می رویم درد و دغدغه و دلتنگیمان نسبت به خودمان بیشتر می شود و راه پر پیچ و خمی را بایستی طی کنیم تا به خودمان برسیم ، می دانیم مقصدی را که ناخودآگاه شروع کرده ایم و هر لحظه از آن دور تر می شویم پایانش خودمان هستیم و این راه ساده را در مسیری به نام زندگی با دشواری می پیماییم ، دلیل اینکه این همه پذیرای سختی و دوری و رنج هستیم کیست ؟ چه کسی ، کی و کجا باید آستین همت بالا بزند و پناه اینهمه غربت و غم و بی پناهی ما باشد ؟ اگر ناجی جز خود ما نیست و زندگیمان به دست خودمان ساخته می شود چرا اینهمه تاخیر می کنیم ؟ مگر نه اینکه فراتر از هر دردی درمانی هست که صاحب آن در ناخودآگاهش به آن آگاه هست ، پس چرا دست نیازمان جای دیگر دراز است ؟ چرا آسایش و آرامش خود را گم کرده ایم ؟ کجا خود را جا گذاشته ایم که آواره ی درگاه این و آن گشته ایم ؟ ما اینجا هستیم تا بتوانیم نقطه ی رسالت هم و معنای کامل زندگی کردن و زندگی بخشیدن را درک کنیم و با مهربانی در وجود یکدیگر زنده و جاری شویم.