[vc_row][vc_column][us_post_title][us_image image=”12395″ size=”full” align=”center” css=”%7B%22default%22%3A%7B%22border-radius%22%3A%2210px%22%7D%7D”][vc_column_text]
چکیده
در این مقاله تلاش شده به تاثیر خصوصیات اخلاقی مراجعین بر روی جلسه کوچینگ و نیز اینکه این خصوصیات چه تاثیری می تواند بر روی کوچ بگذارد پرداخته و میزان اهمیت نیاز به پژوهش های بیشتر بر روی این مساله را با بیان خلاصه ای از تحقیقات انجام شده بر روی افراد با سطوح سه گانه سخت ، متشکل از خودشیفتگی،ماکیاولیسم و روانپریشی و تاثیر این افراد بر روی کوچ ها و جلسات کوچینگ نشان داده شده است. نتایج نشان می دهد که هر چه سطح رهبری مراجع بالاتر باشد، سطح سه گانه سخت آنها بیشتر نمایان می شود و بنابراین، کوچ بیشتر در مورد مراجع، مضطرب می شود پس منجر به موفقیت کمتر جلسات کوچینگ می شود.
مقدمه
کاکس و همکاران (۲۰۱۴) کوچینگ را منوط به نوسانات ویژگیهای مربی، مراجع، رابطه مربی-مراجع و عوامل زمینهای مختلف میدانند و ادعا میکنند که بیش از یک فعالیت ورودی-خروجی علت و معلولی است.
تاکنون، تحقیقات کوچینگ نشان میدهد که واکنش های مراجعین مانند اعتماد (به عنوان مثال، جیلنستن و پالمر، ۲۰۰۷)، تعهد (به عنوان مثال، گریگوری و همکاران، ۲۰۰۸) و خودکارآمدی (مانند De Haan & Duckworth، ۲۰۱۲) بیشترین میزان را به عنوان “مواد فعال و تاثیرگذار ” (مک کنا و دیویس، ۲۰۰۹) برای نتایج مثبت در کوچینگ دارند.
با این حال، اکثر مطالعات اولیه که نقش و سهم مراجع در اثربخشی کوچینگ را بررسی میکنند، عمدتاً بر روی رویکردهای کمی متمرکز شدهاند. به این ترتیب، آنها بر روی آزمون فرضیه و روابط علت و معلولی با مطالعات مربوط به تنها چند عامل مراجع به عنوان اجزای فعال مجزا (به عنوان مثال، خودکارآمدی) متمرکز هستند. آنها کوچینگ را به عنوان یک فرآیند تغییر در نظر نمی گیرند. این مایه تاسف است زیرا ممکن است شیوع عوامل مرتبط با مراجع را که به طور بالقوه بر یادگیری مراجعان تأثیر می گذارد، از دست بدهیم. در عین حال، ممکن است نحوه ارتباط عوامل متغیر مراجع با زمینه های درونی و ذاتی مراجعان را به عنوان فرآیند تغییر پویا از دست بدهیم.
اتخاذ رویکردی صرفا تفسیری
به طور کلی، کوچینگ ما به طور مداوم رشد می کند و ما هنوز فقط شواهد علمی محدودی در مورد مؤثرترین مداخلات کوچینگ داریم. ما به میزان بیشتری از تحقیقات نیاز داریم تا به این فکر کنیم که چگونه کوچ می تواند مؤثرتر باشد. به طور خاص، ما به پلی بین تحقیقات کیفی و عملی کوچینگ نیاز داریم، همانطور که آن را از طریق تحقیقات کمی درک میکنیم و با در دسترستر کردن تحقیقات کیفی برای کوچ ها، آن را درک میکنیم. کوچ در کار با م اجعین به راهنمایی نیاز دارد زیرا انتخاب های زیادی برای انجام دادن موجود است.بررسی تحقیقات اولیه صرفاً کیفی برای کشف ارتباط متقابل عوامل مراجع و عوامل محیطی(contextual) ممکن است کمک کند، زیرا یافتهها میتوانند درک ما را از کوچینگ عمیقتر کنند، بهویژه زمانی که ما کوچینگ را به عنوان یک فرآیند تغییر حساس به محیط(context-sensitive) و پویا میبینیم.[/vc_column_text][us_image image=”12396″ size=”full” align=”center” css=”%7B%22default%22%3A%7B%22border-radius%22%3A%2210px%22%7D%7D”][vc_column_text]
مطالعات اخیر و نتایج آنها
پس از بررسی مطالعات اخیر، به نظر می توان مراجعان را به چند دسته از لحاظ رفتاری و سختی ارتباط با آنها و تاثیری که بر کوچ می گذارند دسته بندی کرد اما هنوز تحقیقات گسترده در این زمینه انجام نشده است. در بین مقالاتی که در این زمینه بررسی کردم به مقاله ای برخوردم که در آن به بررسی تاثیر مراجعین با درجه بالای خصوصیات سخت که در ادامه توضیح خواهم داد و تاثیر آن بر روند کوچینگ و بر کوچ می پردازد که در ادامه به بیان آن به طور خلاصه برای نشان دادن میزان اهمیت خصوصیات مراجع در جلسه کوچینگ خواهم پرداخت.
تصور کنید مراجعی را کوچ می کنید که او را خودشیفته و با انگیزه بسیار قوی و خونسرد توصیف می کنید.چنین افرادی با سطوح سه گانه سخت، یعنی سطوح بالای خودشیفتگی، ماکیاولیسم و روانپریشی میتواند تأثیرات مخربی بر محیط محل کار (بویل و همکاران، ۲۰۱۲؛ اسپانیا و همکاران، ۲۰۱۳).بگزارند.
با این حال، مشکلات در کوچینگ تاکنون به خوبی مورد تحقیق قرار نگرفته است (Graßmann & Schermuly, 2017; Oellerich,2016). بنابراین، جنبه تاریک شخصیت هنوز به عنوان تعدیل کننده اثربخشی کوچینگ مورد بررسی قرار نگرفته است (گروور& Furnham، ۲۰۱۶، ص. ۳۵).
١. سه گانه سخت و پیامدهای منفی آن
خودشیفتگی، ماکیاولیسم و روانپریشی سازههای متمایزی هستند که با هم همپوشانی دارند، زیرا همه آنها را میتوان به دلیل ارزش کم همدلی و اخلاق «تاریک» در نظر گرفت (Paulhus, 2014). بهطور دقیقتر، خودشیفتهها سطوح بالایی از تکبر و احساس حقارت، نیاز ناپایدار به شناخت و برتری، حساسیت مفرط و عصبانیت، عدم همدلی، بی اخلاقی، غیرمنطقی و انعطاف ناپذیری و پارانویا را نشان میدهند. (روزنتال و پیتینسکی، ۲۰۰۶)
در مجموع، خودشیفتگی را می توان به عنوان یک خودانگاره افراطی، ماکیاولیسم را به عنوان انگیزه قدرت افراطی، و روانپریشی را به عنوان تکانشگری شدید و هیجان طلبی در شکل تحت بالینی توصیف کرد.
ارزش های سه گانه تاریک بالا را می توان در محل کار پیدا کرد که منجر به رفتار کاری غیرمولد و پیامدهای مخرب برای شرکت می شود (O’Boyle و همکاران، ۲۰۱۲؛ اسپانیا و همکاران، ۲۰۱۳). به عنوان مثال، افراد با سطوح سه گانه تاریک بالا از استراتژی هایی مانند استثمار و بهره کشی استفاده می کنند (لی و اشتون، ۲۰۰۵). چنین تاکتیک های دستکاری از تعریف و تمجید تا تهدید طرف مقابل متغیر است (جوناسون و همکاران، ۲۰۱۲). و به دلیل رفتارهای استثماری، بر زیردستان از نظر خستگی عاطفی، تنش شغلی، خلق افسرده، عملکرد پایین در وظایف و رفتار شهروندی پایین تأثیر منفی میگذارند (الن و همکاران، ۲۰۱۹؛ متیو و همکاران، ۲۰۱۴؛ ولمر و همکاران، ۲۰۱۴). al., 2017). علاوه بر این، این رفتار می تواند به شدت به استانداردهای اخلاقی آسیب برساند و همچنین می تواند قلدری، نظارت ناعادلانه و تعارض را در کل سازمان افزایش دهد.
۲. مراجعان با خصوصیات سه گانه تاریک در کوچینگ
کوچینگ یک رویکرد توسعه منابع انسانی است که اثرات مثبت زیادی در رابطه با عملکرد و کار دارد: به ویژه در مورد رهبری، کوچینگ باعث افزایش کارآمدی و خودکارآمدی رهبر، مراجعان، رتبهبندی، تعهد و رضایت شغلی و همچنین باعث افزایش رتبه بندی زیردستان، تعهد، رضایت شغلی میشود. (گروور و فورنهام، ۲۰۱۶).
با این حال، کوچینگ همچنین می تواند منجر به اثرات منفی، مانند احساس ناامیدی، فشار، گناه، ناامیدی، خستگی عاطفی یا استرس کوچ ها شود (شرمولی، ۲۰۱۴). یکی از دلایل نتایج منفی کوچینگ می تواند شخصیت دشوار مراجع باشد (Graßmann & Schermuly, 2017). از آنجایی که کوچینگ بیشتر به افرادی در موقعیت های رهبری ارائه می شود یا برای کارمندانی درخواست می شود که منجر به مشکلاتی در محیط کاری آنها شده اند (فدراسیون مربیان بین المللی، ۲۰۱۶a)، احتمال مراجعان سه گانه تاریک بیشتر است.
یکی از دلایلی که این مراجعان می توانند مراجع دشواری باشند دلیل آنها برای شرکت در جلسات کوچینگ است اما خودشیفتهها میتوانند کاملاً برانگیخته شوند تا خودشان را توسعه دهند، زیرا برای اهدافی تلاش میکنند که به آنها کمک میکند تأثیری عالی بگذارند (انگیزه تأثیرگذاری بالا؛ ون دایک و دکرمر، ۲۰۰۶؛ والاس و باومیستر، ۲۰۰۲). به طور مشابه، ماکیاولیها میتوانند انگیزه بالایی برای رسیدن به اهداف خود داشته باشند، زیرا به دنبال کسب قدرت بیشتر و بیشتر هستند (انگیزه قدرت بالا؛ مک کللند و برنهام، ۱۹۷۶؛ پائولوس، ۲۰۱۴). همچنین، سایکوپات ها به طور تکانشی برای هیجان انگیزه دارند (هیجان جویی؛ پاولهوس، ۲۰۱۴) و انگیزه ای برای قدرت، پول و توسعه نشان می دهند (دیلر، سیبور، و همکاران، ۲۰۲۰). به طور خلاصه، مراجعان سه گانه سخت می توانند انگیزه بالایی برای شرکت در جلسات کوچینگ داشته باشند.
با این حال، تعامل با افراد سه گانه سخت همچنان می تواند به دلیل استراتژی های غیراخلاقی آنها، مانند دستکاری یا اوباش، و جنبه های مشکل ساز بین فردی دشوار باشد (Southard et al., 2015). این عوامل توانایی کوچ کردن چنین مراجعی را زیر سوال می برد، زیرا ممکن است مراجع پذیرای خودکاوی و هر نوع بازخوردی نباشد، و همچنین ممکن است نسبت به مربی اعتماد و احترام نشان ندهد (جیاکوبی و همکاران، ۲۰۰۲؛ مورفی، ۲۰۰۶). )
۳. تأثیر مراجعان کوچینگ سه گانه تاریک بر کوچ ها
این نوع رفتار،می تواند به عنوان تهدیدی برای نیازهای اساسی، رفاه عاطفی و سلامت جسمی فرد تلقی شود (گربر و ویلر، ۲۰۰۹؛ وان، ۲۰۰۹) بنابراین، کوچ که با یک مراجع سه گانه سخت مواجه می شود، ممکن است حساسات بازداری مضطرب را فعال کند. (behavioural inhibition system) با این حال، اگر این فعالسازی BIS برای مدت طولانیتری مانند افزایش دائمی BIS به دلیل یک فرآیند کوچینگ طی چند هفته باقی بماند، میتواند منجر به تجربه پریشانی، یعنی درماندگی و غم و اندوه طولانی مدت شود (عبداللهی و همکاران ، ۲۰۱۱؛ روتلج و همکاران، ۲۰۱۰). طبق مطالعات اخیر ، نشان داده شد که کوچ ها از جانب این افراد احساس خطر میکنند که منجر به فعال سازی و پریشانی BIS میشود. بنابراین، نیاز بیشتری به تحقیقات و بررسی تهدید درک شده هنگام برخورد با مراجعان سه گانه سخت احساس می شود.[/vc_column_text][vc_column_text]
نتيجه گيري
درپژوهش های انجام شده به بررسی رابطه بین سطوح رهبری و ویژگیهای سهگانه تاریک و چگونگی تأثیر مراجعان با ارزشهای سهگانه سخت بر کوچینگ و کوچ پرداخته شده است. نتایج ابتدا نشان می دهد که یک رابطه مثبت بین ویژگی های سه گانه سخت و سطح رهبری وجود دارد. این تأثیر سطح رهبری بر سطح سه گانه سخت، یافتههای ارزیابیهای خود رهبری و سایر ارزیابیها را تکرار میکند (دیلر، سیبور، و همکاران، ۲۰۲۰). از آنجایی که افراد دارای ارزش های سه گانه سخت بالا رفتار ناسازگار و ضد اجتماعی از خود نشان می دهند (مانند الن و همکاران، ۲۰۱۹؛ کریک و همکاران، ۲۰۱۶)، آنها می توانند تهدید کننده باشند (مثلاً ون دلن و همکاران، ۲۰۱۱) و بنابراین می توانند منجر به فعال سازی و پریشانی BIS شوند(عبداللهی و همکاران، ۲۰۱۱؛ لودرز و همکاران، ۲۰۱۶). این واکنش تهدید در بین کوچ های این پژوهش ها نیز مشاهده شد، زیرا کوچ ها پس از کوچینگ مراجع توصیف شده، اضطراب و ناراحتی خود را گزارش کردند. بنابراین، نتایج بیشتر تأثیر منفی مراجعان سه گانه تاریک را بر کوچ های خود نشان می دهد.
مطالعات حاضر می تواند به عنوان نقطه شروعی برای تحقیقات بیشتر باشد که به طور کلی با مشکلات در کوچینگ و به طور خاص با مراجعان سخت سروکار دارد. از این بررسی ها مشخص شد که مشتریان سه گانه سخت نه تنها در کوچینگ اتفاق میافتند، بلکه کوچ ها از جانب آنها احساس خطر میکنند که منجر به فعالسازی و پریشانی BIS میشود. بنابراین، تحقیقات بیشتر نیاز به بررسی تهدید درک شده هنگام برخورد با مراجعان سه گانه سخت دارد و نیاز است که مراجعان را از جنبه های مختلف خصوصیات رفتاری مورد بررسی بیشتر قرار دهیم و پس از آن به بررسی چگونگی رفع تاثیرات منفی آنها بر روی کوچ بپردازیم تا بتوان بهترین بازدهی را از جلسات کوچینگ داشت.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]